خبرگزاری فارس: چند روزی بود دنیا منتظر بود، پلک دلش میپرید، میدانست اتفاقی در راه است، دلش گواهی میداد، اتفاقی میافتد... و بالاخره افتاد آن اتفاق قشنگ تاریخ، ....و «محمد(ص) متولد شد».
به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، هفدهم ربیعالاول است امروز و دنیا از سرودن شعری تازه میآید و دلانگیز، سرودهاش پر از شور و اشتیاق است و غزل و ترنم، ارغنون نغمه ساز کرده، هستی از این همه شیفتگی.
چند روزی بود پلک دلش میپرید، میدانست اتفاقی در راه است، دلش گواهی میداد، اتفاقی میافتد... و بالاخره افتاد آن اتفاق قشنگ تاریخ، ....و «محمد(ص) متولد شد»...
دنیا از این همه زیبایی در پوست خود نمیگنجد امروز، آخر آیه آیه دیدگانش به سوره نور باز شده و سرور.
با آمدن «محمد(ص)» دنیا با تمام هستیاش، معبد متروک جانش را با ارغنون تمنا ساز میکند، مبهوت میشود و مسحور، میخواهد بشنود ندای ناب توحیدش را از شکاف شب.
او خوب میداند «محمد(ص)» از لحظهای که آمده آبشار غزلهای شادی را طنینانداز کرده بر جانش، آفتاب را به چشمانش هدیه داده، گل سرخ را همسایهاش کرده و خانه دلش را از نفس گرم یاس لبریز....
میداند او آمده تا از ریشه بزند علفهای هرزه را از پهنای وجودش، طراوت بخشد خاک خارپرور باران ندیده را....
خبرش را دارد، میداند! او آمده سموم وحشی شورهزار جاهلیت را برکند و با مخمل نگاهش سبکتر از نسیم سحری، گلهای خنده را بر لب زمین بنشاند.
قرار است «محمد(ص)» با زلال نگاهش همآواز ناز، طلوع کند در حریم آفتاب و بردارد غبار از چهره آفاق.... پیامبر آب و آیینه، درخشندهتر از هر روشنی، آمده است جهان را فراخواند به آیین پاکی، خوبی و عشقورزی...
آمدنش، بیدار میکند «خوبی»های خفته را از خواب گران نیستی، او آمده است سایه وهمناک سنگین سکوت و سردی را برچیند از کام هستی و بر قلب جهان عشق بریزد و دوباره عشق...
خبر دارد... «محمد(ص)» فانوس رستگاری را بر دست مینشاند برای شناساندن شب تار، او میآید با آذرخش نگاهش، تا حماسهساز جوشش سحر باشد.
آخر او با آمدنش، رحمت شد بر دل ذرات کائنات، نگه شوق و شعف، تپش خواهش گنگ، همه و همه را خرید با ناز نگاهش...
او که از سلاله نور است و طایفه عشق و مهر....بودنش، نفس داد بر احساس و تبسم بخشید بر ایمان.
«محمد(ص)»، بوی خدا میدهد و هماره بر ارتفاع معبد عشق ایستاده است تا چراغ روشن عشق را بر سقف دلها بیاویزد.
امروز حدیث مهربانی رسول مهر بر قاب چشمان دنیا نشست، بر جان جهان ریختن گرفت، شیطان با طلوع طلعت «محمد(ص)»، لرزید، رمید، نالید... و خدا لبخند زد....
به دستان پرخواهش زمین سوگند که دنیا همچنان میستاید الفبای نام «محمد» را تا ابدیت تاریخ و میخواند و میخواهد طلوع نوری از سلالهاش را....
به امید ظهور روزی که ابر معجزه گسترده شود بر آسمان دلها...
===========
مریم شهابی باهر
===========
انتهای پیام/89002/ذ40/ژ1001
