91/08/10 - 08:51
شماره: 13910809000581
تحمیل قرار داد ۱۹۱۹ از سوی انگلیس / استعمار نوین ، خیانتی تازه

خبرگزاری فارس: شاید هیچ قراردادی نظیر قرداد ۱۹۱۹ که انگلیس به کمک عوامل دست نشانده خود در تهران ، به ایران تحمیل کرد عمق غرض ورزی و خیانت و دروغ گوئی های انگلیس بر ضد ایران را نشان ندهد.

خبرگزاری فارس: تحمیل قرار داد ۱۹۱۹ از سوی انگلیس / استعمار نوین ، خیانتی تازه

به دنبال پایان جنگ جهانی اول در نوامبر سال 1918 تحولات سیاسی بزرگی در سراسر جهان روی داد که دامنه آن از اروپا و آسیا فرا تررفته همه کشورهای جهان را متاثر ساخت. امپراطوری های آلمان و اطریش از هم پاشید و آمریکا برای نخستین بار در یک جنگ اروپائی شرکت کرد. از عمده ترین تحولات اروپا که متاثر از جنگ جهانی اول بود ، پیروزی بلشویکها در روسیه ، اعدام خاندان سلطنتی و سرانجام تاسیس حکومت شوروی بود که رسالت رسمی و علنی خود را ایجاد اتحاد جماهیر شوروی و سوسیالیسم در همه نقاط جهان اعلام و به عبارت دیگر تسلط سنتی و دائمی انگلیس بر کشورهای مستعمره و تحت کنترل خود را زیر سئوال میبرد.

در چنین اوضاع و احوالی که دولت انگلیس مسرور از پیروزی در جنگ و رقیب سنتیش در ایران یعنی روسیه سرگرم کشمکش های داخلی بود موقعیت را مغتنم شمرد و قدمی فراتر از پروژه 1907 دال بر تقسیم ایران بین لندن و سن پیترزبورگ برداشت و تصمیم گرفت که کار ایران را یکسره کرده و با عقد قراردادی ، ایران را تحت الحمایه خود کرده و به زعم خود تهران را از گزند تند بادهای انقلاب روسیه برهاند.

سرانجام بعد از مدتها مذاکره قرار داد آگوست 1919 بین حسن وثوق الدوله نخست وزیر ایران و سر پرستی کاکس وزیر مختار انگلیس در تهران به امضاء رسید. لازم به توضیح است که دولت انگلیس مبلغ چهار صد هزار تومان رشوه به نخست وزیر و وزرا برای امضای این قرارداد ، هدیه داد. دویست هزار تومان به وثوق الدوله پرداخت شد و اکبر میرزا صارم الدوله وزیر دارائی و نصرت الدوله فیروز میرزا وزیر دادگستری هر کدام صد هزارتومان رشوه گرفتند.

مطابق مفاد این قرارداد امور نظامی و سیاسی و مالی ایران زیر نظر اولیای بریتانیائی قرار میگرفت و هیچ گونه تغییری در این حوزه ها بدون نظر مساعد دولت انگلیس از این تاریخ به بعد میسر و ممکن نمیشد. این قرار داد به توصیه مصرانه لرد جرج کرزن که در آن زمان برجسته ترین کارشناس امور شرق و به ویژه ایران شمرده میشد ، بسته شد.

مطابق مفاد  قرارداد 1919 امور نظامی و سیاسی و مالی ایران زیر نظر اولیای بریتانیائی قرار میگرفت و هیچ گونه تغییری در این حوزه ها بدون نظر مساعد دولت انگلیس از این تاریخ به بعد میسر و ممکن نمیشد. این قرار داد به توصیه مصرانه لرد جرج کرزن که در آن زمان برجسته ترین کارشناس امور شرق و به ویژه ایران شمرده میشد ، بسته شد.
نکته جالب اینکه با وجود آنکه در اثر مخالفتهای مجلس و میلیون ایرانی این قرارداد هیچگاه به تصویب مجلس شورای ملی نرسید و کن لم یکن اعلام شد با اینحال مفاد آن نشاندهنده دو روئی و خیانت انگلیس در قبال ایران است. ماده اول قرارداد اصلی (قرارداد سیاسی و نظامی) به طور رسمی اعلام می‌دارد که "دولت بریتانیای کبیر به صریح ترین بیانی که ممکن است، قولی را که در گذشته به کرات به دولت ایران داده‌است بار دیگر به موجب این قرارداد تائید کرده و برعهده می‌گیرد که استقلال و تمامیت ارضی ایران را محترم بشمارد."

البته توضیحات انگلیسی قرارداد ظاهری خیلی عوام پسندانه دارد و نشان دهنده سخاوت مزورانه دولت انگلیس در رابطه با ایران است. مطالعه دقیق مفاد قرارداد نشان دهنده آن است که انگلیس در سال 1919 سالهای بسیار دور را میدید و به حوزه ها و ذخایر نفتی ایران نظر داشته است. در سایت انگلیسی ویکیپدیا در مورد مفاد قرارداد 1919 آمده است.

نکته جالب اینکه با وجود آنکه در اثر مخالفتهای مجلس و میلیون ایرانی این قرارداد هیچگاه به تصویب مجلس شورای ملی نرسید و کن لم یکن اعلام شد با اینحال مفاد آن نشاندهنده دو روئی و خیانت انگلیس در قبال ایران است.
در سال 1919 دولت بریتانیا از طرق ارل جرج کرزن وزیر خارجه خود به دولت ایران پیشنهادی داد که به قرار داد 1919 ایران و انگلیس معروف شد(Anglo-Persian Agreement 1919). بر طبق مفاد این قرارداد دولت ایران تضمین میکند که شرکتهای نفتی انگلیسی بتوانند به همه منابع نفتی ایران در همه نقاط این کشور از جمله پنج ایالت شمالی که قبلاً در حوزه نفوذ روسیه ( قرار داد 1907) قرار دارند ،دسترسی کامل داشته باشند در عوض دولت انگلیس متعهد می شود که :

1- برای ارتش ایران که افراد آن توسط متخصصان انگلیسی گزینش شده و آموزش می یابند ، اسلحه و مهمات فراهم آورد.

2- مبلغ دو میلیون لیره وام اضطراری برای انجام اصلاحات فوری به دولت ایران بدهد.

3- مفاد تعرفه های گمرکی را مورد بازبینی قرار دهد.

4- در ایران راه آهن و جاده بسازد.

سرانجام در اول تیرماه سال 1300 برابر با 22 ژوئن سال 1921مجلس شورای ملی ایران همه مفاد این قرار داد را تقبیح و غیر قابل تصویب اعلام نمود.

رویدادهای بعدی نشان دادند که انگلیس تحقق برخی مفاد این قراداد را از طرق دیگری دنبال و آنها را دردوره پهلوی عملی ساخته است. نظیر ساختن راه آهن شمال و جنوب کشور که به راه آهن سراسری معروف است و در حقیقت مرزهای شمالی را به جنوب می پیوندد و در جنگ جهانی دوم مورد استفاده ارتش های متفقین برای کمک رسانی به نیروهای روسی ، مورد استفاده قرار گرفت. این موضوع نشاندهنده آن است که انگلیسی ها از مدتها قبل و در طی مفاد همان عهدنامه 1919 می خواستند راه های ایران را طوری بسازند که در صورت بروز جنگ بتوانند از آن ها برای تحقق مقاصد خود استفاده کنند. در اختیار گرفتن گمرکات ایران در واقعه مقدمه ای برای کنترل دقیق و دائمی حوزه اقتصاد کشورمحسوب می شده است.

ارتش ملی ایران که باید زیر نظر افسران ایرانی و برای دفاع از مرزهای بین المللی آماده و تجهیز میشد در حقیقت تبدیل به ارتشی استعماری و زیر نظر افسران انگلیسی قرار میگرفت که تنها برای تامین منافع انگلیس قراربود بجنگند و بس.

اشخاص و شخصیت های زیادی با این قرداد مخالف بودند که مهمترین آنها عبارتند از :

میرزاده عشقی: "این ابیات من (اشعار ضد‌قرارداد 1919) فقط اثر احساساتی است که از معاهده دولت انگلیس و ایران از طبع من ناشی شده و این نبود مگر آنکه چون این معاهده در ذهن بنده جز یک معامله فروش ایران به انگلستان چیز دیگری تلقی نشده و این بود که از بدو اطلاع از این مسئله شب و روز هر گاه راه می‌روم فرض می‌کنم روی خاکی راه می‌روم که تا دیروز مال من بود و حالا مال دیگری است ".

شـیخ‌محمـد خیـابـانی: از سیاسیونی که از مدت‌ها پیش از عملکرد دولت مرکزی ابراز نارضایتی کرده بود با طرح موضوع قرارداد1919 به مخالفت با دولت وثوق‌الدوله برخاست و گفت: "امروز من رسما به همه جهانیان اعلام می‌کنم ما علیه این حکومت که قرارداد خانمان‌برانداز وثوق‌الدوله و انگلیس را منعقد کرده است، قیام کرده‌ایم".

ارتش ملی ایران که باید زیر نظر افسران ایرانی و برای دفاع از مرزهای بین المللی آماده و تجهیز میشد در حقیقت تبدیل به ارتشی استعماری و زیر نظر افسران انگلیسی قرار میگرفت که تنها برای تامین منافع انگلیس قراربود بجنگند و بس.
میرزا کوچک‌خان: قیام خود را از مدت‌ها پیش آغاز کرده بود اما با طرح قرارداد ننگین 1919 به یکی از مخالفان جدی این قرارداد که از نگاه او استقلال ایران را به مخاطره انداخته بود، مبدل شد.

وثوق و برخی از عاقدان انگلیسی قرارداد به میرزا کوچک‌خان وعده دادند تا درصورت حمایت از قرارداد، امتیازاتی به وی بدهند. وثوق‌الدوله در نامه‌ای فریب‌انگیز تلاش کرد تا به نوعی با میرزا کوچک‌خان کنار بیاید ولی او تسلیم نشد. حتی سران انگلستان به او پیشنهاد کردند به سیاست انگلستان اعتماد کند تا پادشاه انگلستان هم سیاست داخلی وی را به‌رسمیت بشناسد ولی میرزا کوچک‌خان زیر بار حمایت از این قرارداد نرفت.

شعرا و نویسندگان زیادی هم با این قرارداد مخالفت کرده و آن را قرارداد فروش ایران نامیدند. عارف قزوینی در مخالفت با قرارداد در شعری خطاب به وثوق‌الدوله با لحنی گزنده می‌گوید:الهی آنکه به ننگ ابد دچار شود هر آنکسی که خیانت به ملک ساسان کرد----به اردشـیر غیور دراز دست بگو که خصم، ملک تـو را جـزو انگلستان کرد. عشقی هم مشهورترین شعر خود را که حاوی مصرع " ای وثوق‌الدوله! ایران ملک بابایت نبود را سرود بر ضد قرارداد می‌گوید:داستان موش و گربه است عهد ما و انگلیس موش را گر گربه برگیرد، رها چون می‌کند؟

با همه این تفاصیل ، قرار داد 1919 ثابت کرد که نیت واقعی انگلیس بر ضد منافع ملی ایران هیچگاه عوض نمی شود. اوضاع بین المللی هر لحظه با تغییراتی مواجه است. روسیه تزاری فروپاشید و رژیم شوروی جای آن را گرفت ولی در نیات خیانت کارانه لندن به ایران هیچ تغییری حاصل نشد و نمیشود.

سیروس مرادی

منبع:  سیاست ما

انتهای متن/


دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد


پربازدیدترین اخبار فارس
پربحث ترین اخبار فارس
پربازدیدترین اخبار دیدگاه